ایران علمی

آنچه که لازم است بدانید، یاد بگیرید.

Archive for the ‘تمدن های ایرانی’ Category

تمدن شهر سوخته (قسمت دوم)

Posted by wooerfara3661 در اکتبر 24, 2008

ب- کرنولوژی (جدول گاه بندی) شهر سوخته :
تاکنون حدود ۱۰ درصد از همه ی محوطه ی شهر سوخته گودبرداری (حفاری) شده است. همین مقدار، اطلاعات زیاد و ارزنده ای در اختیار پژوهشگران گذاشت. با توجه به داده های به دست آمده، شهر سوخته به چهار دوره و یازده لایه ی متمایز تقسیم شده است، که هر یک ویژگیهای خود را دارد :

دروه ی یکم :
کهن ترین دوره ی استقرار در شهر سوخته , دوره ی اول آن است که لایه های ۸ تا ۱۰ را در بر می گیرد. این دوره از ۳۲۰۰ ق. م آغاز و حدود ۲۸۰۰ ق .م پایان می پذیرد. آثار مربوط به این دوره حدود چهار متر ضخامت دارند.

دوره ی دوم :
دوره ی دوم، لایه های ۵ تا ۷ را در بر می گیرد. این دوره و دوره ی سوم مربوط به اواسط دوران مفرغ اند. دوره ی دوم تاریخی برابر سال ۲۷۰۰ ق .م تا ۲۵۰۰ ق .م می باشد.

دوره ی سوم :
دوره ی سوم از لایه های سوم و چهارم تشکیل می شود و دارای تاریخی از ۲۵۰۰ ق .م تا ۲۳۰۰ ق . م است.

دوره ی چهارم :
دوره ی چهارم شهر سوخته، که لایه های صفر، یک و دو را در بر گرفته است، به اواخر عصر مفرغ تعلق دارد. در این دوره سفالگران شهر سوخته برای ساختن سفال، از چرخ سفالگری با دور تند استفاده می کردند. تاریخ دوره ی چهارم به سالهای ۲۳۰۰ ق .م تا ۲۱۰۰ ق .م بر می گردد.

ج- معماری شهر سوخته، محله ها و خانه های مسکونی :
مهمترین آثار معماری بدست آمده از شهر سوخته، خانه های پلکانی و بنای کاخ سوخته می باشد. خانه های پلکانی نه تنها از نظر آثار معماری، بلکه از لحاظ اشیای بدست آمده نیز یکی از دوره های درخشان شهر سوخته را در برمیگیرد. کاخ سوخته، مربوط به دوره ی چهارم شهر سوخته است و می توان آن را یک اثر معماری چشمگیر (قابل ملاحظه) دانست. کاخ سوخته، دارای دیوارهای ستبر (قطور) خشتی به بلندی (ارتفاع) بیش از سه متر است. شوربختانه، بنای مکشوفه از یک سمت در اثر فرسایش ویران شده بود و گروه گودبرداری (حفاری)، در گوشه ی جنوب خاوری آن اقداماتی کرده است. این بنا صرفنظر از فرسایش، در وضع نسبتا مناسبی قرار دارد و اندود دیوارها، هنوز نمایان و نمایشگر دوران نوینی در تسلسل و پیوند فرهنگی این منطقه باستانی می باشد، که طی آن چرخ سفالگری ابداع شده است.
ساختمانهای شهر سوخته، در هر چهار دوره ی استقرار، از خشت اند و تاکنون آثار ساختمانی از خشت پخته یا آجر دیده نشده است. بنا های کاوش شده، دارای اجزای لازم یک خانه، از جمله دیوار، کف، سقف، پلکان، درگاه، اجاق، انبار و بالاخره اتاق و گهگاه اتاق های بزرگ، شبیه به تالار بوده اند.
گستره (مساحت) هر واحد مسکونی از ۹۰ تا ۱۵۰ متر مربع بوده است، که از تعدادی اتاق های چهار گوش و نامنظم تشکیل می شده اند. از خانه هایی که دیوار برخی از آنها تا زیر سقف باقی مانده است، می توان استنباط نمود که هر اتاق یک در داشته است. خانه ها در مجتمع های چهار و یا شش واحدی با دیوارهای نازکی از هم جدا می شده اند و همگی دارای درگاه، پنجره، پله و اتاق بوده اند. بنابراین می توان گفت که ساکنان آن، نوعی زندگی خانوادگی داشته اند؛ ولی از ابزار و آلات و وسایل کار باقیمانده، چنین برمی آید که هر خانواده لوازم مورد نیاز خود را راساً تهیه می کرده است.

۱- خشت خام و دیواره :
هر واحد ساختمانی از یک قسمت راست گوشه بنا میشد، که مصالح اصلی آن خشت خام بود. سقف ها معمولا صاف و مسطح و از چوب و حصیر درست میشد. دیوارها از خشت خام و عرض دیوارهای اصلی معمولا به پهنای دو خشت بودند. در دوره ی چهارم، پهنای دیوارهای اصلی، سه، چهار و بندرت به پنج خشت می رسید؛ و دیوار های بین اتاق ها، با یک ردیف خشت ساخته می شدند، پی ها، معمولاً گودال هایی بودند با عمق متغیر ۳۰ تا ۱۰۰ سانتیمتر. سپس با خشتهای شکسته و خاک و گاهی نیز به قصد استحکام بیشتر، از سفالهای شکسته ادوار پیشین پر می شدند.
خشت ها به صورت طولی و افقی چیده میشدند و از مصالح اصلی ساختمان ها، در شهر سوخته به شمار می رفتند. با اینکه گاهی اندازه ی خشت های به دست آمده، با هم تفاوت دارد، ولی به نظر می آید ساختن آنها طبق استاندارد بوده است. اندازه خشت های به کار رفته در دوره های دوم و سوم شهر سوخته، ۴۰ در ۲۰ در ۱۰ سانتیمتر و با نسبت ۱:۲:۴ بوده است. خشت هایی به اندازه ی فوق، در محوطه ی باستانی «کالی بنگان» و در آثار معماری دوره ی «هلاپای» این محوطه استفاده شده است. در حالی که، در دوره ی پیش از تمدن هلاپای در همین محوطه، نسبت خشت ها ۱:۲:۳ بوده است، اندازه و نسبت خشت های به کار رفته در آثار مربوط به دوره ی چهارم استقرار در شهر سوخته، کمی بزرگتر از دوره های پیشین است (۵۰ در ۲۰ در ۱۲ سانتیمتر و نسبت ۱.۲:۲:۵) ولی به هر حال در این دوره هم از یک نسبت استاندارد و یکنواخت استفاده شده است.
کلیه ی خشت های به دست آمده از شهر سوخته خام هستند، به جز یک اتاق و پایین پله که به منظور دیگری آجری بوده اند.

۲- اندود :
دیوارها، درگاه ها، پنجره ها و کف اتاق، با نوعی اندود، پوشیده می شد، که از گل، کاه و مواد آهکی به عمل می آمد. در بعضی قسمت ها، در زیر اندود، پوشش حصیری نیز قرار می داده اند .نوارهای حصیری، احتمالاً به منظور جلوگیری از ریزش اندود و نفوذ رطوبت بوده است. رنگ اندودها، عموماً خاکستری سیاه می باشد. این اندودها، پس از گذشت هزاران سال تاکنون به خاطر قشر نمکی که روی آنها را فراگرفته است سالم مانده اند (پس از کنار زدن قشر سطحی زمین در ۱۵ سانتیمتری زیر خاک به قشر سیمان مانندی می رسیم، قدرت حفظ و نگهداری این قشر نمکی، به حدی است که سقف سطح خانه ها با تیرهای چوبی آن، همچنان سالم مانده است).

۳- کف سازی اتاق :
برای پوشاندن کف اتاق ها، معمولا از روشهای زیر استفاده می شد :

۳-۱- از اندود با میانگین ستبرای (ضخامت) پنج سانتیمتر، این گونه کف نسبتا ظریف و کم دوام بود.

۳-۲- از خشت، که دور اتاق را با آن فرش می کردند و درون آن را خاک می ریختند و می کوبیدند، سپس اندود پوش می کردند.

۳-۳- از سفال های شکسته و غیر قابل استفاده مخلوط با خاک، که در کف اتاق می ریختند و سفت می کردند.

۴- سقف :
معماران شهر سوخته، در ساختن سقف از روشی یکنواخت و هماهنگ بهره می بردند. در چند اتاق، شاه تیرهایی دیده می شود، که به موازات هم کار گذاشته اند. تیرهای چوبی، در سوراخ های ایجاد شده در بالای دیوارها محکم شده اند و روی آنها را با حصیر و شاخه های نازک درختان پوشانده و سطح آن را با یک لایه ی ۲۰ سانتیمتری، کاه گل اندود کرده اند. درگاه ها و ورودی های اتاق ها، نیز سالم باقی مانده اند .آستانه ی هر اتاق، با دو خشت چیده شده بر کف، مشخص شده است. سقف درگاه ها، از دو تیرک چوبی فرورفته در دیوار، درست و روی آن با گل پوشانده شده است.

۵- اجاق :
گرمای اتاق ها را یک اجاق مرکزی تامین می کرد. این اجاق ها سکووار با چاله ای گرد به عمق حدود ۳۰ سانتیمتر در وسط ساخته می شدند. در برخی از آنها، هنوز خاکستر دیده می شود. از این اجاق ها، حرارت به خوبی پخش می شد و علاوه بر کاربرد حرارتی از آنها برای پخت و پز استفاده می کردند. جز اینها، اجاق های دیگری با اشکال مختلف مانند اجاق های نیم دایره وجود داشت، که بهترین نوع آنها در خانه های پلکانی دیده شده است. اجاق های نیم کره ای، نعل اسبی و سفالین قابل حمل، نیز در شهر سوخته پیدا شده است. بیشتر اجاق ها، در وسط اتاق ها قرار دارند، ولی بعضی از آنها در یکی از دیوارهای جانبی ساخته شده اند، که به احتمال زیاد برای جلوگیری از پراکندگی حرارت بوده است. کف اجاق ها، با خشت فرش شده و روی اغلب آنها را با یک لایه نازک گلین پوشانده اند. چون اندود کف اجاق ها، زود به زود می سوخته، از این رو نیاز به بازسازی داشته و به عنوان نمونه، کف یکی از آنها کمینه (حداقل) ۹ بار، بازسازی شده است.

۶- مشخصات معماری، در دوره های چهارگانه ی استقرار در شهر سوخته :

دوره ی یکم:
کهن ترین آثار معماری، در این دوره به وجود آمده و شامل آثار معماری موجود از لایه های ۸ تا ۱۰ (۳۲۰۰ تا ۲۸۰۰ پیش از میلاد) می باشد. قسمت های باقی مانده ی ساختمان ها، عبارتند از : دیوارها، درگاه ها، سقف ها و کف های کامل، که خوب باقی مانده اند. بخشی که شامل آثار دوره ی اول شهر سوخته می باشد، از سال ۳۲۰۰ تا سال ۲۴۰۰ پیش از میلاد، یعنی حتی در آغاز دوره ی سوم استقرار، مسکون بوده است. اشیا و آثار به دست آمده از این دوره عبارتند از : پیکره های کوچک گلین، سفال های دوباره استفاده شده، استخوانهای حیوانات، سفالهای معروف به ترکمنی، افغانی و دره کوته و زیرستان و نال .
در آثار باقی مانده از این دوره، خیابان باریکی دیده می شود که میان دو بلوک ساختمانی قرار دارد و گویا (ظاهراً) در یک دوره پانصد ساله مورد استفاده بوده است، این خیابان در لایه های ۷ و ۸ و ۹، نیز وجود داشته و در هر لایه، جای آن دگرگون (عوض) شده است، تا اینکه در لایه ی ۷ یعنی حدود سالهای ۲۸۰۰ تا ۲۷۰۰ پیش از میلاد، به جای اصلی خود برگشته است. دیوار های پیدا شده در این دوره، کهن ترین آثار معماری شهر سوخته می باشند و به نظر می آید که یکی از آنها، دیوار یک اتاق از یک واحد ساختمانی است. به غیر از این، دیوار های کوچک دیگری مربوط به همین دوره، نیز دیده می شود. در این آثار، به نظر می آید که پی ها، تنها برای دیوارهای اصلی تعبیه می شده اند.

دوره ی دوم و سوم :
این ادوار، نسبت به دوره ی یکم، دارای ساختمان های بیشتری است. در یکی از کارگاه ها، کمینه (حداقل) سه اتاق دیده می شود، که همگی متعلق به یک ساختمان اند، در دوره های گفته شده (مذکور)، کف بعضی از اتاقها با یک ردیف خشت فرش شده است. کف بعضی از اتاق ها را مخلوطی از کاه گل به قطر ۵ سانتیمتر پوشانده است، که گاهی به ۱۰ سانتیمتر نیز می رسد. مهم ترین آثار موجود از این دوره ها، متعلق به لایه ی هفتم می باشد، که در بخش های شمالی و جنوبی محوطه ی مزبور قرار دارد. در شهر سوخته مانند بسیاری از محوطه های باستانی، ساختمان های متروک دوره های قبل را خراب نمیکردند، بلکه پی ساختمانهای جدید را، داخل ساختمانهای قدیمی می افکندند، به این شوند (خاطر)، ساختمان های ادوار مختلف تا اندازه ای (تقریباً) سالم مانده اند.

دوره ی چهارم :
آثار مربوط به دوره ی چهارم، نخستین بار در سال ۱۹۶۹ میلادی (۱۳۴۸ خورشیدی) کشف شد. مهم ترین اثر معماری این دوره، ساختمانی است به مساحت ۶۵۰ متر مربع در جنوب خاوری تپه، و چنان که در پیش گفتیم، دارای دیوارهای ستبری (ضخیمی) است، که بلندی (ارتفاع) بعضی از آنها، به ۳ متر می رسد. این ساختمان، مرکب از سه بنای جداگانه است، که دور یک حیات ساخته اند. پی این بناها، در داخل ساختمان های قبلی کنده و باعث تخریب برخی از آثار دوره ی سوم شده است. این پی ها بین ۶۰ تا ۸۰ سانتیمتر عمق دارند. در این ساختمان ها، آثار سوختگی، به ویژه در سقف و کف اتاق ها به خوبی دیده می شود. با خراب شدن این ساختمان، آثار زندگی در این شهر به کلی از بین رفته و از حدود سال ۲۱۰۰ پیش از میلاد، تا صد سال بعد نیز، نشانه های زندگی در این شهر و پیرامون آن دیده نمی شود.

Posted in تمدن های ایرانی, تاریخ ایران | برچسب: | Leave a Comment »

تمدن شهر سوخته (قسمت اول)

Posted by wooerfara3661 در اکتبر 24, 2008

<p>حدود پنجاه سال پیش از آغاز کاوشهای علمی گروه باستان شناسان ایتالیایی درشهر سوخته»سر اورل استین» (وی در سال ۱۲۹۵ خورشیدی به سیستان سفر کرده است.)، در گزارشهای خود اهمیت و ویژگیهای این تپه را بیان کرده بود، (کتابی که من مطالبی از آن برگرفته ام در سال ۱۳۶۹ به چاپ رسیده است).<br />

گروه باستان شناسان ایتالیایی وابسته به موسسه ی مطالعات خاورمیانه و خاور دور «ایزمئو» تحقیقات و فعالیتهای باستان شناسی سالهای اخیر را در سیستان آغاز کرد که همراه بود با کاوشهای شهر هخامنشی دهانه غلامان در سال ۱۳۴۱ خورشیدی (۱۹۶۲ میلادی).<br />

پنج سال بعد همین موسسه با همکاری مرکز باستان شناسی ایران کاوش در تپه های شهر سوخته را به سرپرستی دکتر «مارتیسیو توزی» آغاز نمود و این کاوشها تا سال ۱۳۵۷ خورشیدی (۱۹۷۸ میلادی) ادامه پیدا کرد. نتیجه ی بررسی ها و کاوشهای این گروه در ده ها مقاله و کتاب به چاپ رسیده است و این تحقیقات هنوز ادامه دارد.<br />

پیش از آغاز کاوشهای شهر سوخته، بیشتر باستان شناسان معتقد بودند که مهمترین مراکز فرهنگی در بین النهرین و جنوب غرب ایران واقع شده اند، ولی چنانکه می بینیم با کشفیات شهر سوخته و سایر محوطه های باستانی واقع در شرق ایران همانند تپه یحیی و گورستان شهداد کرمان در نظریات آنان تغییراتی حاصل گردیده است.<br />

اهمیت و گستردگی (وسعت) کشفیات شهر سوخته طی چند سال گذشته این ناحیه را از صورت یک محوطه عادی دوران مفرغ خارج ساخت. به نظر می آید این شهر مهمترین مرکز اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی منطقه طی هزاره های سوم و دوم پیش از میلاد باشد. لایه های شور و نمک موجود در سطح تپه های شهر سوخته به نگهداشت اشیا و بقایای باستانی کمک فراوان کرده اند، به نحوی که در آنجا آثار طناب، سبد، رنگ، پارچه، لارو حشرات، ناخن و موهم که در سایر محوطه های باستانی ایران به ندرت باقی مانده اند پیدا شده است و به همین سبب مجموعه ای کامل از مدارک و شواهد مربوط به دوران آغاز شهرنشینی، به مقدار زیادی به دست آمده است.<br />

دکتر توزی میگوید: تحقیقات شهر سوخته طی سالهای اخیر در جهان شناخته شده است و این، تنها به خاطر کارهای گروه ما نیست، بلکه گروه زیادی از دانشمندان کشورهای مختلف در این زمینه تحقیق کرده اند. مجموعه ی این مطالعات به شناخت یکی از قدیمی ترین تمدنهای بشری و مکانیزم تکامل جامعه ی بشری و اشکال پیچیده ی آن تا امروز، انجامیده است. ارزش نتایج مطالعات شهر سوخته مرهون تحقیق دانشمندان نیست. این خود شهر سوخته و دشتها و تپه ها و اشیا و ابزار آن است که بی دریغ سالم و دست نخورده در سیستان شرقی، پیش روی انسانهای قرن حاضر قرار گرفته است».</p>

<p>الف- موقعیت، گستردگی(وسعت) و سایر ویژگی ها (خصوصیات) :<br />

شهر سوخته، در حدود ۵۰ کیلومتری جنوب شهر زابل در غرب راه (جاده ی) آسفالته ی زاهدان – زابل، بین آبادی «تاسوکی» و روستای «لوتک» بخش آب سیستان، واقع است. گستره همه ی تپه های شهر سوخته، حدود ۱۵۱ هکتار و میانگین بلندی آنها ۱۲ متر و بلندترین نقاط آن، ۱۸ متر می باشد. سوی (جهت) تپه ها از شمال به جنوب و شیب آنها از خاور (شرق) به باختر(غرب) است. درازای (طول) شهر سوخته حدود ۲۲۲۰ متر و پهنای آن حدود ۱۰۹۰ متر می باشد. از ۱۵۱ هکتار گستردگی شهر سوخته، تنها ۱۲۰ هکتار آن آثار و بقایای باستانی را در بردارد که بیشترین آن (حدود ۸۰ هکتار) متعلق به دوره ای کوتاه می باشد (لایه های۵ تا ۷). تپه های کم ارتفاع شهر سوخته، در کنار یکی از کهن ترین دلتاهای رود هیرمند قرار دارند و از مهمترین مراکز دوران مفرغ در شرق ایران محسوب می شوند. قبلا تصور می رفت که دلتای فعال همزمان با شهر سوخته، در کنار رود بیابان قرار دارد، ولی مطالعات و پژوهش های جدید جغرافیایی روشن می کند که دلتای رود بیابان نیز می تواند فعال باشد، چون در زیر این دلتا هنوز یک رشته آب جریان دارد. دلتای گفته شده (مذکور) در گاه (زمان) یورش تیمور به سیستان نیز اهمیت داشت و پیرامون آن شهرها و قلعه هایی، همانند» سارتار»، «ترکن»، «رم رود»، «قلعه رستم» و «قلعه حوضیدار» قرار داشته اند. بررسی های جدید به کمک عکس های هوایی برای یافتن دلتای فعال هزاره چهارم پیش از میلاد در این منطقه، نشان داد دلتای قدیمی نزدیک شهر سوخته بود، اما چنان با شن و ماسه پر شده بود که تشخیص آن به سختی امکان پذیر است. چون در این منطقه سوی وزش باد از باختر به خاور است، بخش سوخته به سبب تماس همیشگی (دایم) با جریان باد, فرسوده و از بلندی آن کاسته شده است. قسمت خاوری تپه ها از قسمت باختری آن، بلندی (ارتفاع) زیاد تری دارد، زیرا تنها عامل مخرب آب میباشد که دیواره های خاوری شهر سوخته را به شکل برش های عمودی مستقیمی درمی آورد. هنوز در کنار آن گودالهای سپید کوچک به نشانه ی بقایای دریاچه های باتلاقی کوچک انتهای رود هیرمند دیده می شود.<br />

تپه های شهر سوخته به شوند فرسایش باد و آب، چه در زمان زندگی در شهر و چه پس از متروک شدن، از شکل خاص هندسی بیرون آمد و سطح آن صاف و گوشه هایش گرد شد و گودالهای داخل سطح تپه و زمین های صاف و چسبیده به آن از رسوب های رودخانه ای پر شدند. حدود ۷۵ هکتار از زمین های شهر سوخته از توده های سفال، قطعات سنگ، فلز، مرمر و اشیای دیگر پوشیده شده است. به نگر (عقیده ی) اورل استین، فرسایش شدید بادها، خاکهای سست روی (سطح) تپه ها را کنار می زند، در نتیجه آثار نمایان میشوند، ولی لایه ی سخت و ضخیم نمکی زیر سطح باعث نگهداری (حفاظت) چشمگیر مقدار زیادی از آثار شده است. بهترین آثار موجود که به هزاره های چهارم و سوم پیش از میلاد تعلق دارند، در پایین ترین لایه ها در قسمت خاوری شهر سوخته در گستره ای (مساحتی) افزون بر ۱۲۰ هکتار پخش گردیده اند.<br />

شهر سوخته با تمام گستردگی خود بدون (فاقد) معبد، دیوار دفاعی، دروازه و یا ساختمان عمومی می باشد. زندگی در این شهر حدود ۵۰۰۰ سال پیش یعنی بین سالهای ۳۲۰۰ تا ۱۸۰۰ ق. م جریان داشته است و بخشهای دربردارنده ی این آثار به چهار قطعه ی متمایز از هم به شرح زیر جدا شده اند:</p>

<p>۱- بخش بزرگ مرکزی :<br />

این قسمت را با گستره ای (مساحتی) حدود ۲۰ هکتار، از باختر، جنوب و از خاور گودالهای ژرف (عمیق) از بخشهای دیگر جدا کرده است و کهن ترین اشیای دیده شده در آن متعلق به لایه ی ۲ (۲۷۰۰ ق. م) است و کمینه (حداقل) تا لایه ی ۳ (۲۳۰۰ ق .م) ادامه دارد.</p>

<p>۲- منطقه ی مسکونی خاوری :<br />

منطقه ی مسکونی خاوری با گستره ای حدود ۱۶ هکتار، از بلندترین قسمت های شهر سوخته (با ارتفاع ۱۸ متر) می باشد و همه ی آثار مربوط به دوره ی دوم (۲۷۰۰ ق .م تا ۲۵۰۰ ق .م) در این قسمت به دست آمده است.</p>

<p>۳- قسمت شمال باختری :<br />

این بخش ناحیه ای صنعتی بوده است. از آن وسایل و ابزار سنگی و سنگ لاجورد به مقدار زیاد به دست آمده است. بلندترین نقطه ی آن ۵/۱۲ متر است و آثار دوره های سوم (۲۵۰۰ ق .م تا ۲۳۰۰ ق .م) و چهارم (۲۲۰۰ ق .م تا ۲۱۰۰ ق .م) درآن قرار دارند.</p>

<p>۴- قسمت جنوب باختری :<br />

این قسمت، گورستانی بود با گستره تقریبی ۲۵ هکتار و سطحی پوشیده از شن. این گستردگی برای گورستان در دوران مفرغ زیاد، اما برای شهری چون شهر سوخته، کوچک بوده است. در این قسمت هیچ گونه آثار باستانی دیده نمی شود.</p>

Posted in تمدن های ایرانی, تاریخ ایران | برچسب: | Leave a Comment »